با کودکان گفتن از کودکان شنفتن
سلام من ادل فبر هستم و می& خواهم بدانید که من قبل از اینکه بچه& دار شوم مادر عالی& ای بودم. من در زمینه اینکه چرا افراد دیگر با بچه& های خود مشکل دارند متخصص بودم. بعد خودم 3 بار باردار شدم.
زندگی کردن با بچه& های واقعی می& تواند درسهایی به انسان بدهد. هر روز صبح به خودم می& گفتم: “امروز متفاوت خواهد بود.” و هر روز متفاوت با روز قبل بود.
“تو به او بیشتر دادی!”
” این فنجان صورتی است. من فنجان آبی می& خواهم.”
“او به من مشت زد.”
” من اصلا به او دست نزدم.”
“من به اتاقم نمی روم. تو رئیس من نیستی.”
آشنا به نظر می& رسد؟ خب! آن& ها بالاخره من را شکست دادند. با اینکه فکر می& کردم آخرین کاری که انجام خواهم داد این است که به گروه والدین بپیوندم اما این آخرین کار را انجام دادم.
جلسه خیلی جالب بود. موضوع آن “احساس بچه& ها ” بود و 2 ساعت با سرعت سپری شد. من با ذهنی پر از افکار جدید و دفترچه& ای پر از ایده& های جدید به خانه برگشتم.
ادل فهمید که بین احساس بچه& ها و چگونگی رفتار آن& ها رابطه مستقیمی وجود دارد. پس چگونه به آن& ها کمک کنیم که حس درستی داشته باشند؟
با قبول کردن احساس آن& ها!
منبع کتاب چگونه با کودکان صحبت کنیم تا گوش دهند و چگونه گوش دهیم تا کودکان صحبت کنند