ژول ورن و پیش بینی هایی که به واقعیت پیوست
ژول ورن و پیش بینی هایی که به واقعیت پیوست
در رمان بيست هزار فرسنگ زير دريا، کاپيتان نمو با زيردريايی غول پيکر ناتيلوس اقيانوس های جهان را می پيمايد. توصيف ژول ورن از ناتيلوس تفاوت زيادی با زيردريايی های امروزی ندارد. روزاليند ويليامز، تاريخ شناس فنآوری در آم آی تی ماساچوست می گويد ناتيلوس هم مانند زيردريايی های امروز، با برق کار می کرد. * در مقاله ای با نام «در سال ۲۸۸۹» که در سال ۱۸۸۹ به چاپ رسيده، ژول ورن می نويسد: « روزنامه وقايع اتفاقيه زمين به جای اين که چاپ شود، هر روز صبح به سمع مشترکان می رسد و مردم در جريان رويدادهای روز قرار می گيرند.» به گزارش آسوشيتد پرس نخستين خبر پراکنی به اين صورت نزديک به سی سال پس از مقاله ژول ورن در سال ۱۹۲۰ روی داد. نخستين خبر پراکنی تلويزيونی ۲۸ سال بعد از اين تاريخ يعنی در سال ۱۹۴۸. در سال ۱۹۷۴ نيز ميليونها نفر توانستند استعفای ريچارد نيکسون را از تلويزيون تماشا کنند. * ژول ورن در «سفر به کره ماه» پيش بينی يک فضاپيمای مجهز به انرژی نوری را کرده است. در فنآوری امروز نام اين وسيله “بادبادنهای خورشيدی” است. ويليامز می گويد «او بسياری از رويدادها را پيش بينی کرده بود. زيرا کسی بود که بسيار می خواند و با مردم درباره جهان اطراف خود صحبت می کرد. اين تعجبی ندارد. معجزه نبود. ژول ورن دقت داشت.» * ورن همچنين درباره سفينه هايی صحبت کرده که امروزه آنها را سفينه های ماه پيما می ناميم، مانند کپسول های مخروطی سوار شده روی موشک های ناسا. او در «سفر به کره ماه» آنها را «پرتابه» می نامد که مسافران را به کره ماه می برد. ويليامز می گويد ورن توپ نيرومندی را به تصور می آورد که در شليک آن آنقدر قدرت وجود دارد که آدم را از نيروی جاذبه زمين رها سازد. ويليامز می گويد ايده های ژول ورن همواره بر پايه واقعيت های ملموس بنا شده بود. * ورن مشاهده گر خوبی بود و يکی از نکاتی که به آن توجه کرده بود آگهی تبليغاتی بود. او در «در سال ۲۸۸۹» از آگهی های جوی سخن می گويد. چيزی شبيه نوشته های تبليغاتی روی آسمان. می نويسد: همه آگهی های عظيم را از فراسوی ابرها ديده اند. چنان بزرگ اند که جمعيت يک شهر يا حتی يک کشور می توانند آنها را ببينند. روزاليند ويليامز می گويد ژول ورن در زمينه علوم و فنآوری دانشی کسب نکرده بود. بلکه زمينه کار او حقوق بود و در نمايش و تئآتر هم کار کرده بود. * در «در سال ۲۸۸۹» ژول ورن از Phonotelephote سخن می راند که چيزی مانند کنفرانس ويدئويی امروز است. به گزارش سايت Technovelgy.com که يک سايت جمع آوری اطلاعات درباره اختراعات مندرج در داستانهای تخيلی علمی است سخن ژول ورن در اين باره يکی از نخستين ارجاع ها در مورد تلفن های تصويری در ادبيات است. ويليامز می گويد ژول ورن به باشگاه هايی می رفت که مجله های علمی در دسترس بودند و يادداشت هايی از آنها بر می داشت. به همين دليل برای نمونه می دانست که در دريای شمال يک زيردريايی در دست آزمايش است. * موضوع مورد علاقه ژول ورن وسايل نقليه بود. اما وی همچنين به جنگ افزارها نيز توجه داشت و از سلاح هايی سخن می گويد که در آن زمان وجود نداشت. در بيست هزار فرسنگ زير دريا، از تفنگی سخن می گويد که يک شوک الکتريکی قوی می دهد چيزی بسيار شبيه تيزر امروز. ژول ورن درباره اين وسيله می نويسد: «گلوله های شليک شده توسط اين توپ گلوله های معمولی نيستند بلکه از شيشه های ريز فولاد اندود ساخته شده اند که ساچمه هايی سربی دارند. آنها بسيار شبيه بطری های ليدن اند– (سلولهای ذخيره الکتريسته ساکن که در سده هجدهم معمول بود) – که الکتريسته با قدرت بسيار بالا در آنها ذخيره شده است. اين گلوله ها با کمترين خرج شليک می شوند و هدف خود را هرچقدر هم نيرومند باشد به زمين می اندازد.» به گفته ويليامز، ژول ورن با اينهمه به خوبی از ماهيت نظامی و پليسی اين اختراعات آگاه است و درباره استفاده بهينه و خردمندانه آنها توسط جوامع معاصر خود هم شک داشت. * ژول ورن در سفر به کره ماه فضاپيمايی را در خيال مجسم می سازد که مانند کپسول های مرکوری ناسا در اقيانوس فرود می آيد. ويليامز می گويد در سده نوزدهم نويسندگان ديگری هم بودند که تکنولوژی امروز را در نوشته های خود به کار گرفته اند اما امروز ما ژول ورن را فراموش نمی کنيم زيرا او داستان پرداز خوبی هم هست. او بيست سالی در تئآتر کار کرد و شخصيت هايی خلق کرد که ساده و نيکوکار اند. نبوغ ژول ورن، در اينست که داستانهای عميق را با چيزهای مدرن و روز می آميزد و اشتياق بزرگی به دانش و اختراعات از خود نشان می دهد.