این کتاب پر است از داستانهای بسیار جالب و جذاب که از زبان رابرت خواهیم شنید. او با شیوۀ تعریف کردن داستانها و نتیجهگیری از آنها معجزه میکند. در واقع با این داستانها او قصد دارد که آموزشهای مالی را به زبان ساده برای ما بیان کند و نشان دهد که موفقیت در میان همین اتفاقات روزمرۀ ما پنهان است و باید بدون اتلاف وقت آنها را دریابیم. داستانهای او فقط و فقط دربارۀ موفقیتها نیستند، بلکه نشانگر رویارویی با شکستهای سنگین و دشوار در شرایط بسیار بحرانی هستند. تنها عاملی که در این داستانها نظریات خوانندگان را جلب خواهد کرد میزان پشتکار و تلاش افراد مختلف در جهت رسیدن به موفقیتها هستند.
جدا از داستانها، رابرت و کیم در جایجای کتاب برایمان توضیح دادهاند که هرکدام در هر شرایطی از زندگی خود چه میخواستهاند و چه توقعاتی را به دستاورد خود تبدیل نمودند. آنها در داستان زندگی خود توضیح دادند که چطور شرایط بحرانی آنها را شگفتزده کرد و آنها در مقابل چه عکسالعملی از خود نشان دادهاند که آسیبها را جبران و خنثی نمایند. چون هردوی آنها از اینکه کارمند باشند و چند صباحی کارکنند و بازنشسته شوند متنفر بودند، پلی برای موفقیتهای خود ساختند. همین پل باعث شد که آنها از یک کارمند به یک صاحب تجارت بزرگ و موفق تبدیل شوند. آنها هردو ایدههای بسیار جالبی در سر داشتند. حتی سالها پیش دیدیم که آقای رابرت برای هدیه سالگرد ازدواج و یا شاید تولد خانم کیم به جای خرید یک انگشتر الماسنشان، او را در یک دورۀ حسابداری و حسابرسی پیشرفته ثبتنام کردند. رابرت معتقد بود که با این کار میتواند افکار و اندیشههای خانم کیم را به سمت موفقیتها سوق دهد. آیا اگر شما به جای خانم کیم بودید چنین هدیهای را میپذیرفتید و با علاقه و اشتیاق بیمثال در جلسات شرکت میکردید؟؟؟
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.