دالای لاما چه کسی است؟
22 فوریه 1940 در پوتالا، کاخی بزرگ و با هزار اتاق در ارتفاعات کوههای تبت، روز شلوغی بود. از صبح زود، مهمانان شروع به پُر کردن سالن اجتماعات اصلی کردند. آنها با شور و شوق منتظر رسیدن رهبرشان بودند.
با پر شدن سالن، جمعیت ساکت شد. در این هنگام پسر کوچکی که لباسهای طلایی پوشیده بود وارد شد. همه با صدای بوق و شیپور از او استقبال کردند. او بر فرشی سفید که مخصوص او روی تختی نگیندار پهن شده بود نشست. به خاطر وجود هشت شیر تراشیده شده در پایه چوبی این صندلی بلند و زیبا، آن را تخت شیر مینامیدند. این تاج و تخت مقر دالایی لاما بود، نامی که به رهبر سیاسی و مذهبی کشور تبت داده میشد.
دالایی لامای جوان برای بالا رفتن از پله های تاج و تخت خود به کمک نیاز داشت. او روی صندلی نشسته و مراسم و رقصها را تماشا میکرد. آنروز هدایای زیادی برای پسر تهیه شده بود- جعبه موسیقی، عاج فیل، پارچه های گرانقیمت، طوطی، سه چرخه و حتی یک آجر طلا! روحانیون، مقامات دولتی و سایر حاضران، به نشانه احترام، چنان در مقابل او تعظیم کردند که روی زمین افتاده بودند. بعداً او در این مورد میگفت: “در عالم بچگی این حرکات برایم جالب بود.”
دالایی لاما به خاطر شوخ طبعیاش شهرت دارد. اما به خصوص آن روز برای او بسیار خندهدار بود که بزرگترها اینگونه رفتار میکردند. در آن زمان او فقط چهار سال داشت!
همانطور که بزرگ میشد، آن کودک روی تخت شیر، شروع به درک دلیل خاص بودن آن روز میکرد. او به عنوان چهاردهمین دالایی لامای تبت، هم اوقات خوش و هم شرایط سختی را تجربه خواهد کرد. او روز به روز عاقلتر و نیرومندتر میشد.
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.