آیا جنگ سایبری متمدنانه و جوانمردانه است؟!
آیا جنگ سایبری متمدنانه و جوانمردانه است؟!
نیک هاروی، وزیر نیروهای مسلح انگلیس، به تازگی و پس از افشای حمله سایبری بدافزار شعله آتش(فلیم) به ایران و چند کشور خاورمیانه گفته است: حملات پیش& دستانه سایبری که به& منظور خنثی کردن تهدیدهای احتمالی علیه امنیت ملی انجام می& شود، گزینه& ای متمدنانه است.
حال این اظهارنظر را در کنار گفته& های معاون نخست& وزیر رژیم صهیونیستی قرار دهید که در همین رابطه، حمله سایبری به ایران و ایجاد اخلال در برنامه& های هسته& ای کشور را امری منطقی خوانده بود؛ ضمن آنکه وزیر دفاع کانادا نیز حملات سایبری پیش& دستانه را نوعی بیمه برای کشور حمله& کننده دانسته است.
آیا این اظهارنظرها ناظر به قانونی& بودن یا رسمی& بودن انجام حمله سایبری به زیرساخت& های کشورهای دیگر است؟
آیا افشاگری چند روز قبل روزنامه& های آمریکایی از حمایت باراک اوباما در مورد حمله سایبری استاکس& نت به تاسیسات هسته& ای ایران و حمایت دولتی از این حملات را نیز باید در همین راستا ارزیابی کرد؟
اگر به ماه& های قبل برگردیم که رئیس& جمهور آمریکا حمله سایبری به زیرساخت& های حیاتی آمریکا را معادل جنگ نظامی خوانده بود که عکس& العملی نظامی در پی دارد، پس تکلیف این اظهارات چه می& شود؟آیا حمله سایبری به زیرساخت& های حیاتی کشورهایی که توان مقابله سایبری را ندارند، عملی متمدنانه است یا این گزینه در مورد همه کشورها صدق می& کند؟
نگاهی به ۳ حمله بزرگ سایبری به کشورمان که توسط بدافزارهای استاکس نت، دوکو و فلیم انجام گرفت، نشان می& دهد که ابزارهای به کارگرفته شده در این حملات به مرور تکمیل شده& اند و هربار بر درجه تخریب آنها افزوده شده است.
به این ترتیب جنگ سایبری در نگاه غربی& ها نه تنها گزینه& ای محتمل بلکه عملا جنگی تمام عیار است که مدتی نیز از شروع آن می& گذرد.
ابزارهایی که می& توان به درستی نام سلاح سایبری را بر آنها گذاشت نشان می& دهند که سرمایه& گذاری دولتی، انجام فعالیت& های تمرینی و مانور سایبری(نظیر آنچه در مورد استاکس& نت در اسرائیل و فلیم در کوبا انجام گرفت)، هدفگیری روی صنایع خاص یا مناطق خاص، واردآوردن آسیب& های فیزیکی و انجام تخریب در محیط واقعی از جمله رویکردهای این قبیل سلاح& هاست.
از دیدگاه فنی نیز پیچیدگی& های فوق& العاده بالای بدافزارها، هوشمندی در طراحی و به کارگیری، خلاقیت در نحوه عملکرد و سازگاری با فناوری& های امنیتی شناخته شده و رایج، نشان از آن دارد که این ابزارها توسط دولت& ها و با اهداف خاص طراحی و اشاعه داده شده& اند.
با توجه به اینکه براساس آمار تاکنون ۳۲ کشور در دنیا، ساختار دفاع سایبری خود را تشکیل داده& اند و ۱۴۰کشور در حال مطالعه روی توسعه دفاع ملی در کشور خود هستند و همچنین با توجه به تاسیس قرارگاه دفاع سایبری در کشورمان، باید دید که آیا این عمل به ظاهر متمدنانه می& تواند پاسخی درخور بیابد؟
از دیگر سو در تعریف رسمی پدافند غیرعامل در کشورمان آمده است که به تمامی اقدامات و تدابیری گفته می& شود که بدون به کارگیری سلاح، موجب کاهش آسیب& پذیری& ها و افزایش پایداری& ها در برابر تهدیدات خارجی شود، اما نکته جدیدی که در این بین وجود دارد این است که در حال حاضر نمی& توان جنگ سایبری را جنگی بدون سلاح دانست.
اگر نگاهی به بدافزار فلیم (شعله& آتش) بیندازیم، می& بینیم که این جعبه ابزار تبهکاری در دنیای سایبر واجد ویژگی& هایی است که آن را به یک سلاح نزدیک& تر می& کند تا یک ویروس کامپیوتری.
در نتیجه با توجه به آنچه آمد و تاسیس قرارگاه سایبری کشورمان در سال ۹۱، به& نظر می& & آید که نیاز به نگاهی مجدد به اهداف جنگ سایبری و برنامه& های قرارگاه سایبری وجود دارد؛ ضمن آنکه در برنامه& های این قرارگاه به درستی بر مقوله فرهنگ& سازی& در حوزه دفاع سایبری و اطلاع& رسانی متناسب با ذائقه مردم تاکید شده است.