جاودانگی منطق الطیر؛ پرهای سیمرغ در گوشه و کنار جهان
جاودانگی منطق الطیر؛ پرهای سیمرغ در گوشه و کنار جهان
کتابش، کنفرانس پرندگان (the conference of the birds) یا همان منطق الطیر نام دارد.
الکسیس لومبارد، نومسلمان است، مانند همسرش. روزی به توصیه او که مطالعات اسلامی دارد سراغ منطق الطیر میرود.
الکسیس میگوید که ظرف یک روز، ترجمه منطق الطیر را خوانده و همان وقت مطمئن بوده که داستان میتواند به کتابی برای کودکان تبدیل شود.
برای اینکه داستان به گفته او هم ماجراجویی دارد، هم تعلیق و از همه مهتر در نظر او “عشق دارد.”
“از زمان به دنیا آمدن مهمترین چیزی که بچهها میخواهند عشق است.” این را الکسیس میگوید که خود مادر سه کودک است.
منطق الطیر، داستان مرغانی است که به امید یافتن سیمرغ (مرادشان) به سفری دور میروند و سر آخر متوجه میشوند که از جمع شدن هر سی تای آنهاست که سیمرغ پدید میآید.
مرغان در مسیر رسیدن به کوه قاف با کمک و راهنمایی هدهد با ضعفهای خود آشنا میشوند.
از میان داستان پرندگانی که در منطق الطیر گفته شده، الکسیس چندتایی را انتخاب کرده که “به معضلات کودکان شبیهتر هستند”.
برایم مثال میزند که مرغابی را به خاطر تنبلیاش انتخاب کرده. فنچ با کوچکیاش نشان دهنده شک است که او را میترساند تا پا در راه بگذارد و عقاب را برای اوج گرفتنش انتخاب کرده و آن را تمثیلی قرار داده از نفس انسان که “میخواهد بالا و بزرگ باشد”.
قصه آشنای جهانی
کتابی که الکسیس نوشته، یکی از چندین اثر هنری و ادبی است که با الهام از منظومه عطار خلق شده است.
محمدرضا شفیعی کدکنی، محقق و ادیب ایرانی، در مقدمهای که بر تصحیح منطق الطیر نوشته آن را با آثار دانته و شکسپیر مقایسه میکند.
آثاری که از نسلی به نسل دیگر میرسند و در فرمهای مختلف ادبی و هنری بروز میکنند.
سهیل پارسا، نویسنده و کارگردان تئاتر، میگوید که منطق الطیر ریشه در تصوف و عرفان ایران دارد اما اثری است جهانی.
سی و پنج سال پیش پیتر بروک، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر داستان منطق الطیر را برای اجرای صحنه بازنویسی کرد و نمایشش را در اروپا و آمریکا به روی صحنه برد.
دو سال پیش سهیل پارسا نمایشنامه منطق الطیر پیتر بروک را در تورنتوی کانادا به روی صحنه برد.
سهیل پارسا میگوید که جهانی بودن اثر عطار آنجا نمود پیدا میکند که مخاطبان نمایش پیتر بروک از خود نپرسیدند معنی این نمایش چیست: “برای اینکه مبحث اصلی نمایش انسان است و این جستجوی ازلی و ابدی انسان که من که هستم؟ خدا کیست؟ من از کجا میآیم و به کجا میروم؟”
الکسیس میگوید: “عطار به این سوال که از کجا میآییم به زیبایی پاسخ میدهد. همه پیچیدگیهای روحمان را از هم باز میکند تا به کنه وجودمان میرسد که چیزی جز راستی و عشق نیست.”
‘میراث فرهنگی’
فرشته مولوی، نویسنده و منتقد ادبی منطق الطیر را اثر ادبی کلاسیکی میخواند که ارزش عرفانی و ارزش ادبی دارد.
خانم مولوی این منظومه را میراث فرهنگی ایران میداند که معرفی آن، به هر شکل، اضافه کردن به گنجینه ادبیات جهان است.
او میگوید که منطق الطیر داستانی رمزی دارد و خواندنش حتی برای مخاطب بزرگسال هم آسان نیست.
در نظر خانم مولوی “روایت خوب، زبان قوی و خیالپردازی چشمگیر” است که آن را به یک اثر ادبی تبدیل میکند.
پیش از عطار نیشابوری، شاعران و نویسندگان دیگری در ایران بودند که از زبان پرندگان قصه نوشته بودند.
استاد بزرگ زبان و ادب فارسی، محمدرضا شفیعی کدکنی، فهرستی از آن آثار ارائه داده و نوشته: “تمام این تمثیلها و حکایات را میتوان در اسناد قبل از عطار جستجو کرد، اما این ساختار هنری و این چشمانداز فراگیر و گسترده و این نتیجهگیری شگفتآور چیزی است که ابداع اوست؛ مثل تمام شاهکارهای بزرگ ادبیات جهان.”