اراده ای پولادین از جنس عشق
اراده ای پولادین از جنس عشق
در این کتاب من تمامی تجربیاتم را در اختیار شما میگذارم. البته اگر شما این بندة حقیر و ناچیز را قابل بدانید که بخواهید گوشهای بنشینید و به حرفهایی که از دلخستهام بیرون میآید، گوش دهید. درواقع اگر مرا بپذیرید به شما یاد میدهم که چگونه میتوان بر تمامی مشکلات و دشواریهای ریز و درشت زندگی غلبه کرد. فقط کافی است زندگی را یک شوخی احساس کنید و آن را آسان بگیرید.
همة ما احساس میکنیم که زندگی گاهی با ما ناعادلانه برخورد میکند. اما در کتاب انجیل آمده است که مهم نیست زندگی با تو چه برخوردی میکند، بلکه عکسالعمل تو در برابر آن مهم است. این جمله اولین جملة زیبا آموزندهای بود که من سالها پیش یاد گرفتم. حالا هم آموختهام که بسیاری از حوادث تلخ زندگی بوجود آورندة فرصتهای بسیار زیبا برای ما هستند که ما نباید کاملاً سرسری از کنار آنها بگذریم.
پدر و مادر من پیرو دین مسیحیت هستند، اما پس از آنکه مشاهده کردند من بدون دست و پا به دنیا آمدم، به شدت غصه میخوردند و با خود میگفتند: حکمت خداوند در آفریدن چنین موجودی چه بوده است؟ آنها در سالهای ابتدایی زندگی من تصور میکردند که هیچ موفقیتی در آینده برای من وجود ندارد و محال است که روزی بتوانم مانند تمام افراد عادی به زندگی خود ادامه دهم. اما امروز زندگی من کاملاً متفاوت از آن چیزی است که آن دو تصور میکردند. هرروز افراد ناشناس ازطریق تلفن، ایمیل، نامه با من در تماس هستند تا جملة کوتاهی به آنها بگویم و انگیزهای درونشان بوجود آورم. آنها مرا به هتلهای مختلف دعوت میکنند تا بروم و کمی از موفقیتهایم که همه را مدیون افکار مثبتم میدانم، برایشان حرف بزنم. آن لحظه احساس میکنم خدا در قبال دست و پایی که به من نداده است، نعمات بسیاری به من داده است. زبانی قویتر از هزاران دست و پا.
امروز شک ندارم که داشتن قلبی آرام و سرشار از عشق بسیاربسیار بهتر و مفیدتر از دست و پاهایی بود که قرار بود داشته باشم و ندارم. زیرا با همان توانستم از سختترین و دشوارترین موقعیتهای زندگی آسانتر از افرادی که دست و پا دارند و محدودیتی ندارند، بگذرم. همان موقعیتهایی که تمام جوانها با لباسهایی بسیار زیبا و اندامهای بسیار متناسب در گوشه و کنار شهر خوش میگذراندند و من توانستم با ایمان به خداوند خود را در گوشهی اتاقم سرگرم کنم و از یاد ببرم که چهها باید میداشتهام و ندارم. امروز که کمی از سالهای دوران جوانیام را سپری کردهام، با شرایط فیزیکی& ام کنار آمده& ام. برای همین است که به من کمک کرده تا شنا کنم، اسکیت بازی کنم و خیلی از کارهایی را که دیگران به آن فکر هم نمیکنند، به راحتی انجام دهم. اگرچه کودکان مرا با انگشتانشان نشان میدهند و بزرگترها هم زیر لب نیشخندی میزنند و چند لحظه بعد با ترحم نگاهم میکنند، اما من به این مسائل اهمیت نمیدهم و به وجود خود میبالم.
بماند اینکه گاهی قلبم پر از درد میشود و افکار منفی دوباره سراغم میآیند و در تنهاییهایم آزارم میدهند. اما معتقدم که خداوند به جای دست و پا لبی داده که میتوانم با آن به همه، حتی به آنهایی که مرا به مسخره میگیرند، لبخند بزنم و شادشان کنم. من همه را دوست دارم. خانوادهام، دوستانم و همة کسانی که در هر گوشهای از دنیا مرا می& بینند و یا نام مرا میشنوند. زیرا من با تفکر دربارة محدودیتهایم به امیدهایم رسیدهام و میخواهم به شکرانة این لطف خداوند، هرآنچه را که میدانم به شما نیز بگویم. بگویم که چطور از تمامی خستگیها، زجرها، دلشکستگیها و ناامیدیها، امیدهایتان را پیدا کنید. اگر به خدا توکل کنید، او محال است که شما را رها کند. میدانم که این جمله انرژی فراوانی به شما میدهد و قلبتان را امیدوارتر میکند. اما صادقانه باید بگویم که این جمله حقیقت محض است و یک جملة دلخوشکننده نیست. برای باور آن باید ابتدا موارد زیر را در خود تقویت نمود:
1- انتخاب درست اهداف
2- امید داشتن به هر چیزی
3- ایمان به خدا و قدرت نامحدودش
4- عشق و علاقه به خود.
5- عقاید و ایدههای واقعگرایانه.
6- جرأت و جسارت رویارویی با مشکلات.
7- تمایل به تغییر دیدگاهها
8- نیت قلبی خوب
9- جستجوی فرصتهای مناسب
10- روبروشدن با شرایطهای حساس و لبخند زدن به زندگی
11- در اولویت قراردادن دیگران و غنیمت شمردن حق و حقوق آنها.
در هریک از فصلهای این کتاب من به یکی از این موارد میپردازم و نظرات خود را یک به یک برایتان توضیح میدهم. امیدوارم که توصیهها و نظرات من بتوانند شما را یاری کنند و بتوانیم دوستان همیشگی یکدیگر شویم. اگرهم این روزها در یکی از سختترین شرایط زندگی خود به سر میبرید، از همین لحظه مرا دوست خود بدانید و روی من برای هرچیزی که بدان نیاز دارید، حساب کنید. اگر هم آنقدر کمرتان خم شود که قدرت دوباره بلندشدن و از نو شروع کردن را ندارید، کتابم را در دست بگیرید و در همان حال چند صفحهای از گفتههایم را بخوانید. مطمئن هستم که پشیمان میشوید. چون من کسی هستم که انتهای سختی و دشواری را دیده و حال به آرامش رسیده. پس بهتر از هرکسی میتوانم قلب پر درد شما را آرام کنم. من زندگی را دوست دارم و بیشتر از آن تمام شما را. بیایید با یکدیگر به زندگی بخندیم و دنیا را غرق شادی کنیم.