غرق شویم یا شنا کنیم؟
غرق شویم یا شنا کنیم؟
«جری اسپرینگر مجری برنامة تلویزیونی و شهردار سابق سی سی ناتی.»
اوه، جری اسپرینگر& ؟& ؟& ؟ شاید با خودتان فکر کرده باشید که این کتاب حاوی مجلات و نقل قول& های افراد مشهور در دنیا باشد. اینطور نیست اما به نظر من گفته& های اسپرینگر ارتباط زیادی با مطالب ذکر شده در این کتاب دارد.
تا کنون دریافته& ایم که افراد در دنیا به سه گروه تقسیم می& شوند:
P افرادی که خودشان باعث می& شوند اتفاقاتی در دنیا رخ دهند.
P افرادی که فقط به اتفاقات رخ داده نگاه می& کنند.
P افرادی که فقط می& پرسند چه اتفاقی افتاده است؟
باید بگویم نظر من بیشتر جلب گروهی می& شود که به سرنوشت اعتقاد دارند و آن را آنگونه که هست می& پذیرند. حتماً می& پرسید که منظورم چیست& ؟ گروهی از افراد ترجیح می& دهند که بیشتر مسائل را خودشان تجربه کنند تا اینکه گفته& ها و اظهارات دیگران گوش دهند. آنها وقتی چیزی از کسی می& شنوند، دائماً از خود می& پرسند، اگر این طور بود چه می& شد& ؟! اگر مدیر من می& دانست که من چنین توانایی& های خوبی دارم، چه می& کرد& ؟ اگر مردم متوجه می& شدند که من بسیار با هوش و با استعداد هستم، چه عکس العملی نشان می& دادند& ؟ اگر من پول بیشتری داشتم، چه می& کردم& ؟ اگر کمی& چاق تر بودم، چه می& شد& ؟ اگر پیرتر بودم چه اتفاقی می& افتاد& ؟ اگر محل زندگی ام را تغییر می& دادم چه می& شد& ؟ اگر مردم به حرفهای من گوش دهند، چه می& شود& ؟
اگر موفق تر از حالا بودم چه اتفاقی می& افتاد؟
به شما پیشنهاد می& کنم تعداد دفعاتی که در طول روز از خود چنین سئوالاتی را می& پرسید، بشمارید و به میزان انرژی خود برای انجام هر یک از آنها فکر کنید. ترجیح می& دهید که کدام کار را به جای دیگری انجام دهید؟& ؟& ؟
” وودی آلن می& گوید& : دنیا به دست افرادی می& گردد که بیشتر احساس حضور می& کنند. هنگامی& که با افراد موفق در دنیا صحبت می& کنید، همة آنها می& گویند& : زندگی نه حاصلی دارد نه عذر و بهانه& ای& : فقط محلی است برای نشان دادن وجود خود. ”
به گفتة جورج برنارد شاوتوجه کنید:
” مردم همیشه به جای اینکه خود را سرزنش کنند، شرایطشان را مورد سرزنش قرار می& دهند.اما من به شرایط هیچ اعتقادی ندارم. مردمی& که در این دنیا هستند، باید خودشان سرنوشت و شرایط را تعیین کنند و اگر نتوانند شرایط دلخواه خود را پیدا کنند، باید آن را بوجود آورند.”
روزی ریچارد برنسون در یک سفر به نیویورک پرواز کرد. در آن روز آن شرکت هواپیمایی در برنامه& هایش دچار مشکل شده بود و معلوم نبود که مقصدش آمریکاست یا نیویورک. در طول مسیر ریچارد فقط به این موضوع فکری کرد که رقابت با چنین شرکت& های ضعیف که در مدیریت برنامه& ها دچار مشکلات فراوانی هستند بسیار آسان است. سر انجام او تصمیم گرفت که شرکت هواپیمایی ویرجینیا آتلانتیک را تأسیس کند. او با کمی& تفکر، قدرت رقابت با شرکت& های مختلف را به دست آورد و توانست به بهترین موفقیت دست پیدا کند.
همه چیز در زندگی بستگی به آن دارد که از کجا آمده ایم، چقدر در آمد داریم و در چه محلی به فعالیت مشغول هستیم. البته تمامی& این مسائل به تصمیم گیری& های شما بر می& گردند. بدین ترتیب انتخاب این کتاب و مطالعة آن نیز به تصمیم شما ارتباط دارد. من همچنین شما را تشویق می& کنم که مطالب ارائه شده را با دقت بخوانید و آنها را در مسیر پر پیچ و خم زندگی& تان به کار ببرید. امیدوارم محتویات این کتاب بتواند شما را در دست یابی به اهداف و آرزوهایتان راهنمایی کند.
برگرفته از کتاب انعطاف پذیری-انتشارات طاهریان-مترجم سمانه فلاح