در تمام زندگیام همواره به دلیل وسواسم نسبت به موفقیت توسط دیگران مورد سرزنش قرار میگرفتم.
در این مدت صفتهای مختلفی به من نسبت داده شده مثل معتاد به کار، افراطی، وسواسی، خشن، کسی که هیچوقت قانع نمیشود، کسی که هیچ کنترلی ندارد و کسی که کار کردن با او ممکن نیست! همه میگویند که هیچوقت هیچچیز مرا راضی نمیکند و انتظارات بیجایی از خودم و اطرافیانم دارم! خیلی از به اصطلاح متخصصان بیماریهای مختلفی را مثل ADD, ADHD, OCD و … در من تشخیص دادند! دوستان و خانوادهام همیشه به من توصیه میکردند که بهتر است سخت نگیرم و بیخیال باشم. مهم نیست که چقدر تلاش کردم تا این وسواس را از بین ببرم و کنترل کنم، مهم این است که همین وسواس موجب شد من تبدیل به آدمی شوم که امروز هستم. همین وسواسم بود که مرا از ورطهی نابودی و ورشکستگی در سن 25 سالگی نجات داد و تبدیلم کرد به کسی که 5 شرکت خصوصی با فروشی بالغ بر 100 میلیون دلار در ماه را دارد، یکی از ده مدیرعاملان تأثیرگذار در جهان به شمار میرود، پنج کتاب او جزو پرفروشترینهای نیویورکتایمز هستند، یک سخنگوی بینالمللی معتبر، یک همسر و یک پدر است که عاشقانه مراقب خانوادهاش است و در نهایت، عضوی مفید است از یک جامعه!
اینها را نگفتم که فخرفروشی کنم، خواستم بدانید که من نه اختراع کردهام، نه خوششانس بودهام، نه زد و بند کردهام و نه هوش خاصی داشتهام، بلکه فقط و فقط به این دلیل به اینجا رسیدهام که وسواسم به موفقیت را با آغوش باز پذیرفتهام!
این را هم بگویم که قبل از اینکه بتوانم کنترل وسواسم را بدست بگیرم و از آن در جهت مثبت استفاده کنم، این وسواس را به هیچوجه نمیپذیرفتم و همین باعث نابودی من شده بود؛ و به سختی آموختم که نپذیرفتن وسواس یا داشتن وسواس نسبت به چیزهای اشتباه، چقدر میتواند مخرب باشد.
در این کتاب میخواهم برای شما شرح دهم که چگونه توانستم وسواسم را کشف کنم و چطور این قضیه باعث شد من این زندگی بینظیر را داشته باشم؛ و برایتان خواهم گفت که چه ابزارهایی موجب شدند من از وسواسم در مسیری درست استفاده کنم. من میخواهم به شما این جرئت را بدهم که بدون هیچ نگرانیای و صرفنظر از اینکه که هستید، از کجا آمدهاید، چه خانوادهای دارید و چه رؤیاهای بزرگی در سر دارید، وسواس داشته باشید!
دیدگاهها
پاککردن فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.