یک دقیقه با رابرت کیوساکی
یک دقیقه با رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی می گوید: “علت عمده ای که باعث می شود اغلب مردم در تنگناهای مالی به سر ببرند این است که آن ها
سال های زیادی از عمر خود را در مدارس می گذرانند اما در خصوص پول، چیزی یاد نمی گیرند.نتیجه این است که مردم فقط یاد می گیرند برای پول کار کنند، اما هیچ گاه یاد نمی گیرند چه کنند تا پول برایشان کار کند. “
رابرت در هاوایی به دنیا آمد و در همان جا بزرگ شد. او چهارمین نسل یک خانواده دورگه ژاپنی – امریکایی بود. پدرش رئیس آموزش و پرورش ایالت هاوایی بود. او پس از اتمام دوران دبیرستان در نیویورک به ادامه تحصیل پرداخت و پس از به پایان رساندن دانشگاه، به نیروی تفنگداران دریایی آمریکا پیوست و به عنوان افسر و خلبان هلیکوپترهای سنگین و مسلح نظامی راهی ویتنام شد.
در بازگشت از ویتنام، زندگی مالی و تجاری رابرت آغاز شد. در سال ۱۹۷۷ او شرکتی را بنیان نهاد که نخستین کیف های پول مردانه ای که مخلوطی از نایلون و ولکرو بود، به بازار عرضه کرد. که این محصول بعدها به یک فرآورده مولتی میلیون دلاری جهانی تبدیل شد. او و محصولاتش در مجلات معتبر جهانی حضور داشته و دارند.
با بازنشسته شدن در سن ۴۷ سالگی در سال ۱۹۹۶، رابرت به سرمایه گذاری یعنی آن چه بیش از همه مورد علاقه اش بود، روی آورد. در این سال رابرت در سه شرکت سهامی عام کشف نفت، طلا و نقره سرمایه گذاری عمده کرد که شرکت های نقره و طلا برای سرمایه گذارانش، پول زیادی به ارمغان آوردند. وی همچنین در این سال کتاب “پدر پولدار، پدر بی پول” را نوشت. این کتاب به مدت سه سال پر فروش ترین کتاب نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال بود.
در این کتاب رابرت در مورد دو پدر خود توضیح می دهد.یکی پولدار و دیگری بی پول، اولی بسیار باهوش، تحصیلکرده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه استنفورد و دیگری تا هشت کلاس تحصیل کرده بود. هر دوی آنها در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند اما یکی وقتی مرد، ده ها میلیون دلار برای خانواده و سازمان هاس خیریه به جا گذاشت، حال آنکه دیگری پس از مرگش مقروض بود.
موفقیت کتاب “پدر پولدار،پدر بی پول” سبب شد تا شرکت “پدر پولدار” تاسیس شود. این شرکت یک موسسه بین المللی آموزشی است که به آموزش تجارت و سرمایه گذاری در هفت کشور جهان مشغول است و ده ها هزار دانشجو دارد.
در طول دهه اخیر رابرت کتاب های زیادی را به تحریر در آورد که هر یک به نوبه خود موفقیتی را برای این شرکت به همراه داشته است. به دلیل نگرانی فراوانی که رابرت از خلا در حال رشد میان داراها و ندارها داشت، به خلق بازی “گردش پول” پرداخت که به آموزش پول اختصاص داشت. بازی ای که نیویورک تایمز درباره آن می گوید: “گردش پول، بازی جدیدی است که هدف آن آموزش سرمایه گذاری و کسب ثروت به افراد است و به سرعت طرفداران زیادی در سر تا سر جهان پیدا کرده است. “
این بازی در حقیقت بر پایه اصولی طراحی شده که در کتاب هایش به آن اشاره می کند. وی درباره ایده خلق این بازی می گوید: “من در طول سال های تحصیلی ام به این نتیجه رسیدم که بهترین شیوه یادگیری، تمرین و تکرار است. پس به فکر طراحی بازی ای افتادم که بتواند در کنار جذابیت و سر گرمی ، مفاهیم مالی، سرمایه گذاری و حسابداری را به افراد بیاموزد. آموزش چنین مفاهیمی با مطالعه کتاب و یا شرکت در کلاس های آموزشی، ممکن است کمی کسل کننده و دشوار باشد. “
هر چند حرفه رابرت، بر رشد دادن شرکت های کم سرمایه استوار است، اما در موسسه آموزشی او، مهمترین چیزی که تعلیم داده می شود، عشق و استقامت واقعی اوست. او این آموزش را با کمک گرفتن از مردان بزرگی چون اگ مندینو، زیگ زیگلار و آنتونی رابینز انجام می دهد. پیام رابرت کیوساکی آشکار است: “مسوولیت امور مالی ات را خود بر عهده بگیر، یا تا آخر عمر پذیرای دستورالعمل ها و فرمایشات دیگران باش. به دست خودت است که ارباب پول باشی یا برده اش. “
رابرت کلاس هایی دارد که از یک ساعت تا سه روز طول می کشد و به مردم درباره رموز ثروتمند شدن آموزش می دهد. گرچه سوژه های کلاس او شامل “سرمایه گذاری با بالاترین بهره و کمترین ریسک”،”چگونه به فرزندانمان آموزش دهیم پولدار شوند” و “تاسیس شرکت ها و واگذاری آن ها” است، لیکین پیام تکان دهنده و استوارش، چیز دیگری است. آن پیام چنین است: “نبوغ مالی را که در وجودتان خوابیده است، بیدار کنید. این نبوغ و استعداد، آماده سر برآوردن است. “
این همان تعریفی است که سخنران و نویسنده شهیر جهانی، آنتونی رابینز در مورد کار رابرت ابراز می دارد. او می گوید: “کار رابرت کیوساکی در امر آموزش، کاری نیرومند، عمیق، شگرف و دگرگون ساز است. من در برابر تلاش هایش سر تعظیم فرود می آورم و به تمام مردم، شرکت در این کلاس ها را توصیه می کنم. “
· مردم کم درآمد و اقشار میانی، برای پول کار می کنند اما پولدارها، پول است که کار می کند.
· اکثر مردم به دلیل ترس و حرص در چرخه زندگی گرفتار می شوند. چرخه ای که شامل بیدار شدن، سر کار رفتن، بیدار شدن، پرداخت مخارج و … است.
· علت اصلی فقر و نابسامانی مالی، ترس وجهل است، نه اقتصاد یا دولت و یا ثروتمندان.
· اکثر مردم، تمام عمرشان را به دلیل احساس ترس به دنبال شغل ثابت، کسب حقوق، افزایش درآمد و امنیت کاری می گردند.
· پولدارها دارایی می اندوزند، حال آن که بی پول ها و اقشار متوسط، بدهی می اندوزند و به اشتباه تصور می کنند که دارایی است.
· شانس، به ذهن خلاق روی می آورد.
· مشکل اصلی، ترس نیست، بلکه چگونگی مقابله با ترس است، مخصوصا ترس از دست ددن پول.
· بازنده ها از شکست نا امید می شوند و برنده ها الهام می گیرند.