سراسر زمین بهشت خداست
سراسر زمین بهشت خداست
می& توانید زندگی مادی و معنوی خود را به تعادل برسانید، به شرطی که با یک تصمیم آگاهانه خدا را در هر چیزی و در وجود هر کسی که با او روبرو می& شوید، ببینید. من شخصاً همین کار را می& کنم و تصمیم گرفته& ام دنیای خود را با عینکی ببینم که همه چیز و تمام ابعاد مادی پدیده& هایی که می& بینم را از یک صافی یا فیلتر عبور می& دهد و من فقط می& توانم انرژی معنوی را در پدیده& ها ببینم. سعی کنید شما هم از این عینک جادویی استفاده کنید و ببینید چگونه همه چیز تغییر می& کند. با این کار، دنیای مادی و طبیعت جای بسیار زیبایی خواهد شد.
طبیعت
اگر بدون این عینک فرضی و فیلتر کننده به یک درخت نگاه کنید، ممکن است شاخه& ها، شکوفه& ها، برگها و میوه& ها را ببینید، اما با این عینک جدید جادویی، خطوطی که مرز بین درختان را می& سازند، از بین می& روند و یک انرژی به وجود می& آید که آن قدر ارتعاشات آن سریع است که یک دیدگاه کاملاً جدید از درخت ارائه می& کند. شما فضای بین برگها را خواهید دید و در دل سکوت این میوه& هایی که اکنون پوسیده& اند و از بین رفته& اند، اولین جرقه& های خلقت را خواهید دید که جوانه می& زنند و بلافاصله کل فرایندی را شروع می& کنند که سرانجام تبدیل به درختی می& شود که هم اکنون مشغول تماشای آن هستید.
این فرآیند مستمر حیات بخش را در عمق درخت می& بینید. فرایندی که اجازه می& دهد درخت در زمستان بخوابد و تا ابد یا حداقل در مدت حیات خود، در فصل بهار شکوفه کند. متوجه خواهید شد که دانه& های جدید نه تنها میوة جدید می& دهند، بلکه بی& نهایت درخت میوه تولید می& کنند. شما این نیروی حیات را فقط در یک درخت می& بینید که در جریان بی& پایان خلقت دارای گذشته و آینده است.
سعی کنید تمام طبیعت، پرنده& ها، حشره& ها، دریاچه& ها، کوه& ها، ابرها و ستاره& ها را این گونه بنگرید. به نگاه خود عمق ببخشید تا پس از این فقط ماده و مرزهای بین آنها را نبینید. سپاسگزار معجزه& ای باشید که اطراف شما را فرا گرفته است… با این کار کم کم به تعادل و آرامش می& رسید.
انسانها
این عینک جدید به شما کمک می& کند تا انسانها را با یک دیدگاه جدیدی ببینید. دیگر مردم را قد بلند و قد کوتاه، سیاه و سفید، زن و مرد، پیر وجوان و زشت و زیبا نخواهید دید. عینک شما خطوطی که مردم را از نظر تفاوتهای فرهنگی یا مذهبی طبقه& بندی می& کنند محو می& کند و شما دیگران را فقط بر اساس لباس یا وضعیت ظاهری یا نوع زبانشان نمی& بینید. تمام ظواهر با صافیهای عینک و افکار شما از بین می& روند، اکنون شکوفا شدن انرژی معنوی را در هر کسی که با او برخورد می& کنید، می& بینید.
چیزی که به آن توجه خواهید نمود عشق خالص است که دقیقاً جلوی چشمان شما پرتو افشانی می& کند. شما مهربانی را در انسانها می& بینید؛ همان کاستی& هایی را در دیگران می& بینید و احساس می& کنید که در درون خود احساس می& کنید، رشته& های متعدد دوستی و آرامش را& می بینید که ما را به یکدیگر وصل می& کنند. دیدگاه جدیدتان از شما را متوجه این موضوع می& کند که دو نفر شما را به وجود آورده& اند، و چهار نفر آن دو نفر را به وجود آورده& اند، و هشت نفر آن چهار نفر را که دو نفری را که شما را به وجود آورده& اند را بوجود آورده& اند.
وقتی چند نسل به عقب و به دوران آبراهام لینکن برگردیم، 16 هزار نفر وجود داشته& اند که شما با آنها نسبت دارید و باید گرد هم می& آمدند تا شما را به وجود آورند! حال می& توانیم تصور کنیم که تا زمان سقراط عقب رفته& ایم و از مسئله پیچیدة ریاضی که در مقابل ما قرار می& گیرد، متعجب خواهیم شد. تریلیونها نفر لازم است تا هر یک از ما را خلق کنند، اما تریلیونها انسان وجود نداشته است، پس به نحوی که از نظر ریاضی حیرت& آور است ، ما با یکدیگر نسبت داریم. اینها انواع ارتباطات خیره کننده& ای است که می& توانید با عینک فرضی خود که افکار شما را متحول می& کند، مشاهده کنید. متوجه خواهید شد کسی وجود ندارد که بخواهید از او انتقاد کنید، یا نفرت داشته باشید و کسی وجود ندارد که او را بیازارید، زیرا دقیقاً متوجه خواهید شد که ما با یکدیگر نسبت داریم. در حقیقت، همة ما یکی هستیم. بدین ترتیب، می& توانید دیدگاه خود را به گونه& ای باز کنید که تمام انسانها را دربرگیرید.
حوادث
اگر تا به حال رفت و آمد انسانها را حوادث کاملاً تصادفی در نظر گرفته بودید که رویدادهای زندگی شما و دیگران را می& ساختند، با عینک جدید خود می& توانید حس کنید چگونه تمام این پدیده& ها به نوعی از نظر انرژی به یکدیگر متصل هستند. حال یک شبکه بی& نهایت انرژیهای لیزر مانند را در نظر می& گیرید که از افکار همة انسانها صادر می& شود که حوادث زندگی دیگران را با یکدیگر ترکیب و انرژی آن را کامل می& کند. متوجه خواهید شد عده& ای که ارتعاشات انرژی آنها بسیار سریع است، با انرژی خالق هستی هماهنگ& می شوند. متوجه می& شوید چگونه آنها با خداوند حکیم خالق هستی هماهنگ شده& اند، و چگونه حوادثی که اتفاق می& افتند با یکدیگر ارتباط دارند. در ضمن، شما متوجه خواهید شد که چه چیزی تصادف، مصیبت و وحشتناک است، و در عین حال چگونه این پدیده& ها با آنچه که آنها را «اشتباه» می& دانید از نظر انرژی هماهنگ هستند، اما در واقع حاصل برخورد دو یا چند انرژی هستند که در یک تصویر بزرگتر با یکدیگر برخورد می& کنند، به نحوی که قبلاً متوجه آن نمی& شدید. شما ارتباط بین خواسته& های افراد و آنچه را که در زندگی خود جذب می& کنند، مشاهده می& کنید. با این عینک شگفت& انگیز متوجه خواهید شد که تمام حوادث و برخوردهای تصادفی از نظر نوع انرژی کاملاً با یکدیگر هماهنگ هستند و به طور تصادفی و تحت تأثیر شرایط اتفاق نمی& افتند. با این آگاهی، به یک تعادل بین زندگی مادی و معنوی می& رسید.
اگر به تعادل بین دنیا و عالم معنا برسید، زندگی چگونه به نظر می& رسد
در اینجا به آنچه که خودم در نتیجة حفظ تعادل بین این دو بعد زندگی به آن رسیده& ام، می& پردازم. اکنون انرژی معنوی را در هر کسی که با او روبرو می& شوم، می& بینم. وقتی وسوسه می& شوم تا در مورد کسی قضاوت کنم، به خود یادآوری می& کنم که آنها را با عینک مخصوص خودم ببینم. اگر بتوانم این کار را بکنم، تمام قضاوتهای منفی از بین می& رود. با یقین به اینکه من فقط این جسم نیستم که مطابق تقدیر روزی رها خواهم شد، احساس آرامش بیشتری می& کنم. در ضمن، احساس می& کنم که خدای هستی بخش هر لحظه در درون من است، و این نکته بسیار هیجان انگیز و نشاط آور است! اکنون من یقین دارم یک موجود الهی و ابدی هستم و در این نیروی هستی بخش با تمام انسانهای روی زمین، و با تمام انسانهایی که تا به حال روی زمین زندگی کرده اند و یا در آینده زندگی خواهند کرد شریک هستم.
چون از نظر مادی و معنوی به تعادل و هماهنگی بیشتری رسیده& ام، این فرصت برایم فراهم شده است تا در یک حالت دائمی حیرت و شکرگزاری باشم. معجزات را همه جا می& بینیم. دیگر خشک و سختگیر نیستم. خود را کاملاً در ارتباط با دیگران احساس می& کنم. در زندگی خود تنش کمتری را احساس می& کنم، برای هماهنگ شدن با دیگران یا موفقیت در کارها کمترین فشار را به خودم می& آورم. و نکته قابل توجه این است که کارایی& ام بیشتر شده است، زیرا روح الهی بدون هر گونه مانعی در درونم جاری است.
اگر عدم تعادل بین زندگی مادی و هویت الهی خود را اصلاح کنید، تحول بزرگی در زندگی خود احساس می& کنید. عنوان این فصل از قطعه شعر معروفی از الیزابت برونینگ اقتباس شده است. بخشی از این شعر این گونه است:
سراسر زمین بهشت است
و هر بوتة پیش پا افتاده& ای با قدرت خدا زنده است، اما فقط کسی که متوجه این حقیقت هست، به آن احترام& می گذارد و کفش خود را در& می آورد، بقیه کنار آن& می نشینید و تمشک& می چینند…
وقتی حضرت موسی به درخت نورانی رسید، کفشهای خود را در آورد و به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول شد. شما می& توانید نگاه خود را متحول کنید و با چشمان جدیدی که با افکار شما حمایت می& شود، ببینید. اگر این کار را انجام دهید متوجه خواهید شد که حق با این شاعراست: سراسر زمین بهشت است. اگر باور نداشته باشید و به آن عمل نکنید، امیدوارانه که کناری نسشته& اید و از چیدن تمشک لذت می& برید.
سوگیال رینپوچ معتقد بود:« در تمام عمر دو نفر در درون شما زندگی می& کنند. یکی منیت است که دائم در حال محاسبه است؛ و دیگری هویت معنوی و پنهان شماست، که صدای آرام و خردمندانه آن را بندرت شنیده& اید یا کمتر به آن توجه کرده اید…».
از شما دعوت می& کنم هر جا که& می روید، بهشت را جستوجو کنید و به آن هویت معنوی پنهانی که همواره در درون شماست و از شما تقاضا می& کند تا توجه بیشتری به او داشته باشید، گوش فرا دهید و بیشتر مرقب او باشید تا بدین ترتیب به تعادل و آرامش و ثبات برسید.