سراسر زمین بهشت است
سراسر زمین بهشت است
وقتی بخش عمده انرژی خود را بر زندگی مادی متمرکز میکنید، به طور دائم نگران«دارائی ها» و « خرت و پرتهای» خود هستید و احساس میکنید گویی هیچ وقت در زندگی پیشرفت نمیکنید. عملاً تمام فکر شما متوجه این نکته است که چه چیزی دارید یا چه چیزی ندارید. مبنای ارزش خود را پدیدههای مادی از قبیل اتومبیل یا مدل لباس خود میدانید. ممکن است حتی به خاطر اینکه دیگران بیشتر از شما دارند احساس کمبود یا حقارت کنید! این عدم تعادل بین زندگی مادی و معنوی معمولاً به این معناست که بدهکاری و مدیون بودن نوعی روش زندگی است. خواست شما برای اینکه مهمتر، بهتر و زندگی پرهزینهتری داشته باشید، شما را مجبور میکند پول قرض کنید و تعهدات یا بدهی مالی بیشتری داشته باشید. لذا طولی نمیکشد که بدهیهای شما از توان شما خارج میشود.
خودتان به عنوان یک انسان، پول خواهد بود. هر چیزی بر اساس چارچوب هزینه یا قیمت ارزیابی میشود: فلان چیز ارزش دارد؟ قیمت آن چقدر است؟ آیا میتوانم آن را بخرم؟ آیا این قدر ارزش دارد؟ آیا آن را بیمه کنم؟ اگر آن را بدزدند چه؟ آیا میتوانم آن را جایگزین کنم؟
دنیای درون شما پر از افکار هزینه و قیمت میشود. در ترازنامه ذهنی شما، طرف سنگین پُر از افکاری حاکی از توجه به ظاهر، موفقیت و چیزهایی است که کسب کردهاید.
آثار عدم تعادل
وقتی تعادل نداشته باشید و در ترازوی زندگی کفة مادیات سنگینتر باشد، هزینة بسیار سنگینی پرداخت میکنید. مهمترین نتیجه این است که برداشت شما از خودتان اشتباه است. در حالی که هویت واقعی شما معنوی است نه مادی، اما متوجه این مطلب نیستید.
هویت جاویدان و ابدی شما نه زاییده شده، و نه خواهد مُرد. وقتی تعادل ترازو را به نفع دنیای مادی برهم میزنید، هویت ناپایداری پیدا میکنید که دائم در حال تغییر است. جسم شما، داراییهای شما، دستاوردهای شما و ثروت شما همگی زودگذر و ناپایدار هستند و مانند باد میآیند و میروند. هر بار که فکر میکنید به دستاوردی رسیدهاید، چه به صورت جلوههای مادی یا پول زیاد، تغییری اتفاق میافتد. در این مواقع، همیشه دچار یک نوع ناراحتی، عدم اطمینان خاطر و اضطراب میشوید.
فکر و ذکر شما که سخت متوجه مسائل مالی است، پر از تَنش و نگرانی است. توجه شما در مورد جسمتان و اینکه ظاهر آن چگونه است، با سپری شدن عمر تبدیل به ناخشنودی و دلهره و وحشت میشود و شمای واقعی تنها توهمی میشود که قابل برگشت نیست. به همین ترتیب، داراییهای شما نیز از بین میرود، قدیمی میشوند، ارزش خود را از دست میدهند و یا تمام میشوند. به خاطر عدم تعادلی که در این بعد دارید، احساس پوچی و بیهدفی میکنید و احساس میکنید که همه چیز را باختهاید. تمام تلاشها و از خود گذشتگیهایی که برای کسب مال، موفقیت و شهرت داشتهاید، تقریباً بیمعنا میشود. حاصل کار عبارت خواهد بود از یأس و پشیمانی و شاید حتی نفرت از دنیا. اما تقصیر دنیا نیست، تمام این اضطرابها که منجر به تنش میشوند قابل اجتناب است، به شرطی که تصمیم بگیرید ترازوی مادی- معنوی را به تعادل برسانید و هماهنگ کنید. فقط کمی، تعادل بین این دو بخش از هویت شما، تمام آن چیزی است که باید به دست آورید.
رسیدن به تعادل و آرامش
میتوانید زندگی مادی و معنوی خود را به تعادل برسانید، به شرطی که با یک تصمیم آگاهانه خدا را در هر چیزی و در وجود هر کسی که با او روبرو میشوید، ببینید. من شخصاً همین کار را میکنم و تصمیم گرفتهام دنیای خود را با عینکی ببینم که همه چیز و تمام ابعاد مادی پدیدههایی که میبینم را از یک صافی یا فیلتر عبور میدهد و من فقط میتوانم انرژی معنوی را در پدیدهها ببینم. سعی کنید شما هم از این عینک جادویی استفاده کنید و ببینید چگونه همه چیز تغییر میکند. با این کار، دنیای مادی و طبیعت جای بسیار زیبایی خواهد شد و…
برگرفته از کتاب قدرت تعادل کتابی نایاب و تازه چاپ شده از وین دایر