جنبشی خودجوش یا تجارتی پرسود؟
جنبشی خودجوش یا تجارتی پرسود؟
به اینترتیب محیطی اشتراکی برای به اشتراک گذاری انواع و اقسام سلایق فراهم میشود که در آن اطلاع از اتفاقات جدید دیگر کاربران تسهیل شده است. مارک الیوت زوکربرگ در سال 1984 در خانوادهای یهودی-آمریکایی در نیویورک متولد شد. این برنامه نویس و پیشگام صنعت کامپیوتر، دانشجوی ورودی سال 2006 دانشگاه هاروارد است و بیشتر به عنوان بنیانگذار شبکه اجتماعی Facebook شناخته میشود. مجله فوربز در سال 2008 از او به عنوان جوانترین میلیاردر جهان یاد کرده که شاید جوانترین میلیاردری تا به حال باشد که ثروتش را به تنهایی به دست آورده است.
آفتاب- : Facebook؛ شبکه اجتماعی پرطرفدار، سال بسیار جنجالیای را داشته است. هنگامیکه «مارک زوکربرگ» موسس و مدیر اصلی آن چهارشنبه در کنفرانس سالیانه پدیدآورندگان صنعت IT در سان فرانسیسکو ( F8) برای سخنرانی به روی صحنه رفت، این مساله کاملاً مشهود بود.
زوکربرگ با اسلایدهایی روند ناگهانی و شدیداً صعودی رشد این شبکه را نمایش داد. یک سال و چندی پیش Facebook، 24 میلیون کاربر داشت. امروزه، زوکربرگ اعلام کرد که این تعداد به 90 میلیون نفر رسیده
” نزدیک به 200 هزار برنامه نویس، برای Facebook برنامه تهیه میکنند، و این شبکه اجتماعی توانسته است به ارزش بیش از 200 میلیون دلار سرمایه گذار جذب کند. … “
که دو سوم آنها در خارج از ایالات متحده زندگی میکنند. وی با اطمینان از 100 میلیون کاربر تا پایان سال خبر داد.
نزدیک به 200 هزار برنامه نویس، برای Facebook برنامه تهیه میکنند، و این شبکه اجتماعی توانسته است به ارزش بیش از 200 میلیون دلار سرمایه گذار جذب کند. این میزان بسیار مطلوبی از کاربران، پدیدآورندگان و مبلغ بسیار بالایی از سرمایه است که زوکربرگ و تیمش میتوانند به خود ببالند که در مدت زمانی کوتاه به چنین موفقیتی رسیدهاند.
زوکربرگ چندین بار در طول سخنرانی یک ساعته اش از Facebook تحت عنوان «جنبش» یاد کرد. مثلاً گفت: «سال پیش اینجا در F8، همه با هم در «مرکز طراحی سان فرانسیسکو» جنبش را آغاز کردیم».
آری، سال پیش که او این مطلب را بیان کرد، کار جذاب و هیجانانگیزی بود و توجه خوبی برانگیخت؛ به خصوص که او اعجوبه کم سن و سال دنیای تکنولوژی است، عرضه کننده ایده بود. اما حالا چه؟
شاید زوکربرگ بخواهد کاربرانش Facebook را چون یک جنبش ببینند، اما از دید منطقی و تحلیلگرانه بیشتر تجارتی برای کسب ثروت است – سوداگریای که سخت در تکاپوی سودآوری مالی است. اما راهی طویل برای رسیدن به سود آوری پیش رو دارد و این «جنبش» خطاب کردن آن حسی مشکوک به من میدهد – حسی با این
” میخواهم محصولی بسازیم که این امکان را فراهم بیاورد که از طریق آن واقعاً بتوان یک شخص را درک کرده و فهمید به او چه میگذرد و در چه حال و احوالی است و حس کرد در کنارش هستیم…. “
مضمون که زوکربرگ کاری را برعهده من نیز قرار میدهد. ممکن است هدف او این نباشد، اما من این طور برداشت میکنم.
وقتی که او درباره جنبش حرف میزد و اینکه هدف Facebook این بوده که محفلی برای متصل کردن افراد و به وجود آوردن امکان به اشتراک گذاری باشد، نمیتوانستم به Beacon فکر نکنم. شاید بیاد آورده اید که Beacon یک برنامه تبلیغی بود که خریدهای کاربران Facebook از دیگر وبسایتها را برای دیگر کاربران به نمایش عمومی میگذاشت. در ابتدا این برنامه اجباری بود و حق انتخابی برای کاربران جهت غیر فعال کردن آن در نظر گرفته نشده بود که در نهایت مشکلات فراوانی را برای این شرکت نوپا ایجاد کرد و زوکربرگ مجبور به عذرخواهی و عقب نشینی شد.
وی گفت: «در سال گذشته اشتباهات زیادی مرتکب شدیم». مسلماً یکی از این اشتباهات علنی شدن نحوه کار تبلیغات در یک شبکه اجتماعی برای کاربران بود.
بدین شکل دیروز در کنفرانس پدیدآورندگان، شاهد زوکربرگی با محبتتر و ملایمتر بودیم که اگر چه با «شفافیت» به عنوان هدفی قابل ستایش برخورد کرد، خود چندان شفاف نبود.
زوکربرگ در حالی که انگار موضوع Beacon را به کلی فراموش کرده باشد، گفت: «هنگامیکه از جنبشی که جزیی از آن هستیم صحبت میکنیم، مهم است که درکی کاملاً شفاف از هدف و وظیفه خود داشته باشیم».
سپس داستانی را تعریف کرد مبنی بر این که حدود شش ماه پیش او و تیمش به دنبال جملهای نمادین میگشتند که هدف
” تمام اینها امکان انتشار و اشتراک علایق و سلایق شما مثل کتابهایی که میخوانید، لباسهایی که خریدهاید، فیلمهایی که دیدهاید، و فعالیتهایی که میکنید را رویFacebook و خارج از آن فراهم میکند…. “
جنبش را به خوبی بیان کند، و او در آن زمان برای تعطیلات به استانبول میرود. شبی بعد از صرف شام و معاشرتی بس لذت بخش با یکی از پیشگامان صنعت آن منطقه، احساس قرابت شدیدی نسبت به او پیدا کرده و احساسی الهام گونه پیدا میکند که Facebook چگونه باید باشد: «میخواهم محصولی بسازیم که این امکان را فراهم بیاورد که از طریق آن واقعاً بتوان یک شخص را درک کرده و فهمید به او چه میگذرد و در چه حال و احوالی است و حس کرد در کنارش هستیم».
این بخشی از جمله مبین هدف Facebook شد: « توانا ساختن افراد برای به اشتراک گذاری، برای داشتن جهانی بازتر و به هم نزدیکتر».
تعبیر دلپذیر و بسیار زیبایی است. قصد طعنه زدن ندارم. من شراکت را دوست دارم، به خصوص شریک شدن در استیک توی بشقاب همسرم و همچنین شریک شدن در ثروت کمپانی Time. این هم نوعی شراکت است – ولی شراکت انواع دیگری هم دارد.
«شراکت» مورد نظر در اینجا، به معنی امکانات جدیدی است که در طراحی تازه صفحات شخصی کاربران اضافه شده و به نمایش همگانی گذاشتن محصولات مورد علاقه فرد را سادهتر میکند. کار کردن با «News Feeds» راحتتر شده؛
وقتی شما داستانی را که یکی از دوستان در باب لذت خوردن یک ساندویچ بزرگ همبرگر مک-دونالد نوشته در news feed خود میبینید میتوانید بلافاصله همان جا در feed موردنظر کامنت بگذارید (مثلاً «آخ گفتی!!!»).
و یا Facebook Connect که از پاییز در سایتهای دیگر و بلاگها نیز اضافه خواهد شد، سیستمیاست که با آن میتوانید با Facebook ID خود آنجا کامنت گذاشته و یا آن را به دوستان یا دیگران توصیه کنید. (شبیه
” تبلیغات عنصر اصلی تجارت درآمدزای Facebook است و امید اصلی این شرکت و دیگر رسانههای اجتماعی- و حتی شاید همه رسانهها – برای درآمد است…. “
Dig کردن).
تمام اینها امکان انتشار و اشتراک علایق و سلایق شما مثل کتابهایی که میخوانید، لباسهایی که خریدهاید، فیلمهایی که دیدهاید، و فعالیتهایی که میکنید را رویFacebook و خارج از آن فراهم میکند. چیزهایی که به اشتراک میگذارید شما را به دوستانتان نزدیکتر میسازند، اما مهمتر از آن شما را به «متولیان تبلیغات» نزدیک میکنند. که البته به خودی خود چیز بدی نیست، اما شما باید از آن آگاه باشید.
تبلیغات عنصر اصلی تجارت درآمدزای Facebook است و امید اصلی این شرکت و دیگر رسانههای اجتماعی- و حتی شاید همه رسانهها – برای درآمد است.
اما همه اینها توجیهی برای ارزشگذاریها نیست. میزان سرمایه بسیار زیادی در آن سرمایه گذاری شده، اما هنوز بازده درآمدی ملموس و مداومیرا در بر نداشته است. به همین خاطر است که شرکت از هیچ تلاشی برای اضافه کردن امکانات جدید به اشتراک گذاری فروگذار نمیکند: برای فراهم ساختن هر چه بهتر بستر تبلیغات.
در اوایل هفته گذشته، «شریل سندبرگ» مدیر ارشد عملیاتی Facebook در «کنفرانس ایدههای بکر Fortune» گفت که این شرکت خصوصی از سوی سرمایه گذارانش تحت هیچ فشاری برای سودآوری نیست. اما به پتانسیل نهفته Facebook که «فرصتی فوق العاده و نادر» برای تبلیغات گسترده است، اشاره کرد.
منظور او تبلیغ مارکهای معروف در محیط به اشتراک گذاشته شده کاربران است. به اینترتیب جنبشی که این محیط فراهم خواهد آورد، گردش سرمایه و پول است.