دسته‌بندی نشده

با پول خود چه کار کنم؟

با پول خود چه کار کنم؟

پاسخ کامل
آموزش& های مالی قدرت مدیریت مالی بالایی در اختیارتان می& گذارد، به طوریکه آنوقت شما می& دانید که با پولتان چه کرده و آن را در کجا سرمایه& گذاری کنید. بدون کسب آموزش& های مالی، ریسک و مالیات بالا رفته و میزان درآمد احتمالی& تان کاهش می& یابد. افرادی که از آموزش& های مالی بهره& ای نبرده& اند، به طور معمول برروی املاک، سهام، اوراق قرضه و صندوق& های سرمایه& گذاری مشترک سرمایه& گذاری کرده و یا پول خود را در بانک پس& انداز می& کنند. در حالیکه پس اندازکردن از قدرت پول شما بصورت آرام و بی& صدا می& کاهد.
آموزش& های مالی باعث می& شود شما از ریسک& سرمایه گذاری& ها کاسته و مالیات& های پرداختی را کاهش دهید و در عوض درآمد خود را افزایش دهید.
مهمترین مسئله این است که شما نباید از توصیه& های مالی معمول پیروی کنید یا از سرمایة خود در سرمایه& گذاری& های سنتی استفاده کنید.
با کسب آموزشهای مالی شما آینده مالی روشنی را برای خود رقم می& زنید، به عبارت دیگر، شما یاد می& گیرید که چگونه جریان نقدی را به سمت جیب های خود روان کنید. با کسب مهارتهای مالی شما می& تواند با استفاده از پول دیگران در شرایط اقتصادی خوب یا بد با حداقل ریسک، میلیونها دلار به دست بیاورد و مالیاتی نپردازید و این فوق& العاده& & ترین مزیت است که حاصل آموزشهای درست مالی است.
چه کسانی باهوش& ترند؟
مردان و زنان باهوشی که در بهترین دانشگاه& ها درس خوانده& اند و ادعا می& کنند که بهترین آموزش& های مالی را دریافت کرده& اند متاسفانه بزرگترین بحران مالی تاریخ را رقم زدند. بحرانی که می& توان به گونه& ای آن را دومین رکود اقتصادی عظیم جهان خطاب کرد.
حالا پرسش اساسی این است که اگر این افراد واقعاً باهوش هستند و اگر رهبران مؤسسات مالی ما بهترین آموزش& های مالی را دریافت کرده& اند (و جزء شاگرد اول& های دانشگاه بودند)، پس چرا دنیا دچار چنین بحران عظیمی اقتصادی شده است؟ چرا پولدارها هر روز پولدارتر می& شوند و فقرا هر روز بی& پول& تر؟ چرا روز به روز از جمعیت قشر متوسط کاسته می& شود؟ چرا مالیا& ت& ها افزایش می& یابد، اما دولت روز به روز بی& پول& تر می& شود؟ بر سر مشاغل چه آمده است؟ چرا دستمزدها کاهش یافته، اما تورم افزایش می& یابد؟ چرا نسل پُرزاد و ولد که توصیه& های مغزهای متفکرِ دنیای سرمایه& گذاری را سرلوحة کار خود قرار داده& اند، می& ترسندکه مبادا دوران بازنشستگی سختی در انتظارشان باشد؟ چرا دانشجویان ما با کلی بدهی از دانشگاه فارغ& التحصیل می& شوند، اما نمی& توانند شغلی برای خود دست و پا کنند تا وام دانشجویی& شان را تسویه نمایند؟ به عقیدة من بحران بعدی، افت شدید قیمت املاک و مستغلات نیست، بلکه کوتاهی و احمال در بازپرداخت وام& های دانشجویی است.
مفهوم واقعی آموزش مالی چیست؟
شاید بهتر باشد سؤال خود را واضح& تر بیان کنم: هدف از آموزش مالی چیست؟ اگر آموزگاران ما ندانند آموزش مالی چیست، پس چطور می& توانند آن را آموزش دهند؟ فارغ& التحصیلان دانشگاه& های طراز اول دنیا مثل هاروارد، آکسفورد و کمبریج چطور می& توانند در بزرگترین بحران اقتصادی دنیا، ما را به مردم کمک کنند؟ چرا طرح بازنشستگی معلمان دچار مشکل شده است؟ آیا مدیران این طرح به راستی آموزش& های مالی کسب کرده& اند؟ آیا دانش& آموزان ما در مدارس آموزش& های مالی را فرا گرفته& اند؟ آیا مدرسه& ها، دانش& آموزان را برای «دنیای واقعی و بی رحم پول» آماده می& کنند؟
قبل از آنکه دیدگاه& های خود را درباره آموزش& های مالی بیان کنم، بهتر است تفاوت& های بین «آموزش» و «تربیت» را شرح دهم.
من سه سال در مدرسه خلبانی نیروی دریایی آمریکا در فلوریدا آموزش دیدم. اکنون که به گذشته فکر می& کنم متوجه می& شوم که مربیانم مرا به خوبی «تربیت» کرده& اند، نه اینکه به خوبی «آموزش» داده& اند.
علت اینکه می& گویم من به خوبی «تربیت» شده& ام این است که در طول دورة آموزشی، طوری آموزش دیده& ام که بتوانم با هلیکوپترهای مسلح پرواز کنم. اما در مورد اینکه به چه علت با ویتتام جنگ می& کنیم، آموزشی ندیدم. از طرفی نمی& دانستم که ویتنام بیش از هزار سال در حال جنگ است. فرانسه و آمریکا جزو آخرین کشورها در صف طولانی امپریالیسم بودند که قصد داشتند ویتنام را تصرف کنند. من نمی& دانستم جنگی که در آن شرکت داشتم در حقیقت جنگ هزار سالة ویتنامی& ها برای رسیدن به استقلال بود؛ درست مثل «جنگ& های استقلال آمریکا» که برای رهایی از تسلط انگلستان انجام شد.
تنها چیزی که در مدرسة خلبانی به ما می& گفتند این بود که ما آدم& های خوبی هستیم، اما کمونیست& ها آدم& های بدی هستند! من حتی نمی& دانستم کمونیست به چه معناست. تنها می& دانستم که ما کلاه سفید بر سر می& گذاریم و آنها لباس& های مشکی بر تن می& کنند. من نمی& دانستم جنگ ما بر سر نفت و در اختیار گرفتن منابع طبیعی ویتنام و بقیة کشورهای جنوب شرقی آسیاست. متأسفانه، امروز نیز شاهد تکرار این تراژدی در جنگ& های عراق و افغانستان هستیم.
همچنین چیزی در مورد طراحی، ساخت یا تعمیر نمی& دانستم. هیچ آموزشی نیز در زمینه متالورژی، طراحی، الکترونیک، سوخت& گیری یا تولید سلاح دریافت نکرده بودم. نمی& دانستم چطور باید هلیکوپتر را تعمیر کنم. تنها چیزی که در موردش تربیت شده بودم، این بود که بتوانم با هلیکوپتر پرواز کنم، تیراندازی کنم و از دستورات پیروی نمایم. اگر دکمة صحیح را فشار دهم دشمن را نابود می& کنم و اگر دکمة اشتباه را فشار دهم خودم را از بین می& برم. در نتیجه من خلبانی بودم که به خوبی تربیت شده است، نه اینکه به خوبی آموزش دیده باشد.
یادگیری شرطی
در دنیای واقعی، پدر و مادرها فرزندانشان را طوری تربیت می& کنند که وقتی می& خواهند به دستشویی بروند، آنها را مطلع کنند. بنابراین آنها به بچه& ها آموزش نمی& دهند که خودشان به دستشویی بروند یا به عبارت دیگر، ما سگ& ها را تربیت می& کنیم اما به آنها آموزش نمی& دهیم. اصطلاح «سگ پاولف» به این منظور ابداع شد تا تفاوت میان آموزش و تربیت را بازگو کند. به عبارت ساده& تر، شما زنگ را به صدا درمی& آورید؛ آب دهان سگ پاولف ترشح کرده و در نتیجه سگ گرسنه می& شود، حتی اگر واقعاً غذایی وجود نداشته باشد.
برای آن دسته از افرادی که با اصطلاح «سگ پاولف» آشنا نیستند، باید بگویم که این اصطلاح را یک فیزیولوژیست روسی معروف به نام «آیوِن پاولف» ابداع کرد و به همین مناسبت برندة جایزه نوبل گردید. آیوِن روی سیستم گوارشی سگ& ها تحقیق می& کرد. از این رو، اصطلاح «یادگیری شرطی» را به او نسبت دادند. از سگ پاولف برای توصیف افرادی استفاده می& شود که به طور خودکار و بدون اینکه فکر کنند، در برابر شرایط به وجود آمده، واکنش نشان می& دهند.
در آگهی& های بازرگانی مدرن از « یادگیری& شرطی» به کرات استفاده می& شود. احتمالاً هم& سن و سال& های من به خاطر می& آورند که روی پاکت سیگارهای وینستون برچسبی بود که روی آن نوشته شده بود: «وینستون عطر و طعم خوبی دارد …………». سپس مصرف& کنندگان این جاهای خالی را پُر می& کردند. مثلاً می& نوشتند: «درست مثل یک سیگار واقعی!» مدیران تبلیغاتی شرکتها ما را طوری تربیت کرده بودند که پاولف سگ& هایش را تربیت می& کرد. اما امروز شرکت& ها شگرد دیگری را به کار می& برند، مثلاً شرکت بیمه آفلاک[1] از تصویر یک مرغابی استفاده می& کند تا نام آن را همیشه به خاطر داشته باشیم؛ یا گایکو[2] از تصویر یک مارمولک سبز استفاده می& کند تا هیچ وقت نام شرکت بیمه آنها را فراموش نکنیم. صنعت خدمات مالی نیز دقیقاً همین کار را انجام می& دهد. همة مردم سخت کار می& کنند تا پولی به دست آورند اما بدون اینکه فکر کنند، سرمایه& شان را در اختیار بانک& ها و…
منبع کتاب مزیت فوق العده ثروتمندان-رابرت کیوساکی-انتشارات طاهریان
[1]-Aflac
[2]-Geico

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *