هنگامی که در اولین تجارتم ـ خرید و فروش نایلون و انواع چرم ـ شکست خوردم، پدر پولدار گفت که تو برای کسب آگاهی سرمایه& گذاری کرده& ای. آن روز حرف پدر را نوعی تمسخر فرض کردم، اما امروز متوجه شدم که من واقعاً با از دست دادن سرمایة اولیه& ام برای تجارت فعلی& ام سرمایه& گذاری کرده& ام. بنابراین تلاش کردم تا آن را به هر طریقی که شده کامل کنم. بدین ترتیب سعی کردم که با تقویت روحیه و افزایش آگاهی خود، آموزش& های مالی را یاد بگیرم و به نحو احسن از آنها استفاده نمایم.

دوستانی که می& توانند باعث پیشرفت تو شوند

«دوستان من درباره& ام چه می& گویند؟» اولین سئوالی که ما همیشه آن را به شکل آزاردهنده و عذاب& آوری از خود می& پرسیم. اگر آنها تصور کنند که شما نادان هستید و کارهای احمقانه& ای می& کنید، بیشتر آزرده& خاطر می& شوید.

برای بسیاری از مردم، به ویژه برای افرادی که در دنیای تجارت به کار و فعالیت مشغول هستند بسیار مهم است که دیگران به ویژه دوستان آنها چه نظری درباره& شان دارند.

به یاد می& آورم که روزی هنگام بعدازظهر در سمیناری شرکت کردم. در آنجا خانمی را دیدم که برای جمعیت بی& شماری درباره مسائل مالی و اقتصادی سخنرانی می& کرد. او درباره اینکه چگونه همسرش او را با چهار فرزندش تنها گذاشت توضیح می& داد. او با این توضیح می& خواست بگوید که چگونه در بدترین شرایط مالی و روحی دست به طراحی یک سیستم تجاری زده است. او می& گفت که از همان تجارت سالیانه 60 هزار دلار درآمد کسب می& کند. او می& گفت: تجارت بود که به من قدرت داد که در کنار موفقیت& های شغلی کوچک و بزرگم، لحظه& ای از تربیت فرزندانم غافل نشوم. در انتها او می& گفت: اینها را گفتم که بدانید که در هر شرایطی افرادی هستند که با بودن و یا نبودن& شان به شما کمک می& کنند که بیش از هر لحظه& ای در زندگی& تان پیشرفت کنید و موفق شوید. همسر من با نبودنش به من کمک کرد، حال تصور کنید که اگر در کنارم می& ماند امروز به چه جایگاهی دست می& یافتم!!!

به نظر من برای آن خانم پول ارزش چندانی نداشت. به نظر او تجارت تنها چیزی بود که توانسته بود زندگی او را از سخت& ترین شرایط نجات دهد. او می& گفت: تجارت به من قدرتی داد که رؤیاهایم را به واقعیت تبدیل کنم. تجارت به من قدرت داد تا فرزندانم را با دست& های خالی به دانشگاه بفرستم. تجارت به من قدرت داد بی& آنکه سربار زندگی فرزندانم باشم، به آنها اطمینان دهم که بزرگترین و تنهاترین حامی& شان هستم. تجارت بود که به من آرامش داد تا بتوانم در نهایت تنهایی افکارم را متمرکز کنم و به همه چیز امیدوار بمانم.

پس از برگزاری سخنرانی اغلب افراد از من می& پرسیدند که جلسه را چگونه ارزیابی کرده& ام، من به آنها جواب دادم: کار آن خانم عالی بود، تمام حرف& هایش دقیق بودند و واقع& گرایانه. همانطور که صحبت می& کردم به تک& تک جملات و حرف& های آن خانم فکر می& کردم و پس از سوار شدن بر ماشینم از جمعیت دور شدم و با دلی شاد به خانه& ام برگشتم.

به طور خلاصه می& توان گفت که آنچه که سیستم و برنامه تجاری مرا از سیستم و برنامه تجاری شما متفاوت می& کند، دیدگاه& ها و نظرات ماست.

اگر در این زمینه آموزشی ندیده باشید، محال است که به درک آنچه که قرار است در طول پنج سال دومی تجارت& تان برایتان اتفاق بیفتد، برسید. دوستان& تان را فراموش نکنید. برخی از آنها می& توانند باعث رشد و پیشرفت شما گردند. البته اگر ارزش& ها و اهداف خود را به روشنی از زبان خودتان بشنوند. یادتان باشد که حرکت از خانة E به S و یا جهش به خانه& های سمت راست جدول را مهم& ترین هدف خود قرار دهید و تجارت خود را بهانه& ای برای نقل& مکان به خانه& های دیگر جدول قرار دهید. پدر پولدار برای اینکه مرا متوجه ویژگی& های دقیق جدول گردشی پول کند، از من خواست که جایگاه افراد مختلف را در جدول گردشی پول و یا همان چهارراه پولسازی ارزیابی کنم.